- چرا ازدواج نمیکنی؟
- زن من مُرده
- خب چرا ازدواج نمیکنی؟
- همسر من مُرده
- خب برای همین میگم..
- نمیفهمی؟ میگم زن من مُرده..
..میدونی، زن من وقتی عصبی میشد سرفه میکرد، گاهی وسط خواب ول میکرد.. یه شب اینقدر صداش بلند بود که خودش از خواب پرید. پرسید کار تو بود؟ از ترس گفتم آره.. حالا زن من مُرده و من دلم براش تنگ میشه!
میدونی، خیلی جالبه مسائل کوچیکی مثل این، اخلاقای غریبی که فقط من میدونستم چیزایی که از اون باقی مونده.
مردم به این چیزا میگن نقطه ضعف، اما اینطور نیست خیلی هم جالبه.. خصوصیترین چیزاهایی که از هم میدونستیم.. میفهمی؟ زن من مُرده..
زنی که مال اون بود مرده...
دیگه هیچ زنی مال اون نیست....
کاش همه از این دنیا یکی رو واسه خودمون انتخاب می کردم و یکی بود و فقط اون بود
بعد اگه مرد ما هم می مردیم؟!
مثِ قو ها..
:(
هوووووووووم
اوهوووووووم
خدا لعنتت کنه آقای آرام ...
آمین
علت دل تنگ شدنش خیلی قشنگ بود (:
حالا تا زنده بود به خاطر همین کارش دهنشو صاف کرده بود ها!!!!
نه گمون نکنم
:(
اون مث قوها رو خوب اومدیُ خرابم کردی...
کلا تو کار خراب کردنم
یاد باباپنجعلی افتادم احساس می کنم دوره این عشقا تموم شده
تموم شده
این دوست ما هم جزو نوادر روزگاره
سلام من رو بهش برسون. بگو که حیف ِ دل ِ آدم که دلگیر ِ آدما بشه! گیرش رو ببر جایی که بهت مرهم بدن، نه مسلخ...
این یکی یه کم فرق میکنه اصن داستانش
هووووووووووووووووم
زیبایی زندگی به همین خصوصی ترین چیزهاست...
بلی