خوابشان را دیدم

چه ناجوانمردانه پیر می‌شوم..

و دل‌تنگ و دل‌تنگ و دل‌تنگ..

نظرات 8 + ارسال نظر
مهری 1392/11/30 ساعت 11:39 http://barani1211.blogfa.com

ماکه پیرشدیم رف پی کارش..همین فرداپس فرداست

که اعلامیه مونوبزنن به دیفال

دل تنگی خیلی بده..خیلی ..خیلی ..ازاون بدتراینه که

ندونی چه جوری این دلتنگی روساکت کنی

دقیقا...
مثِ اون اره‌ای می‌مونه که گیر کرده اون وسط...

[ بدون نام ] 1392/11/30 ساعت 12:30

انگار که با دل تنگی به دنیا اومدیم و با دل تنگی هم از دنیا میریم
اینقدر سریع پیر میشیم که تا به خودمون میاییم می بینیم همه منتظرن تا حلوامون رو بخورن

شما کی هستید که اینقدر داغونید؟

ملکه 1392/11/30 ساعت 17:16

اینقدر داغون که یادم رفت اسمم رو بنویسم

خوبه تو منو نشناختی

با این که سنی نداریم اما پیری زود رس اومده سراغمون ..
+ای وااای چقدر دزدی زیاد شد ه،جونت سلامت باشه رفیق مال دنیا میره و میاد

ناجوانمردانه تر از رونده پیریتون زیادی دل تنگ شدنهاتونه(:

آره...

شبنم 1392/12/02 ساعت 23:55 http://rainy-dew.blogfa.com

تو این دنیا چی ناجوانمردانه نیس؟

یاس وحشی 1392/12/04 ساعت 09:38

چه بی رحمانه هم دلمان مُرد...!
ای ...دم به این زندگی! =))))

من هم ریدم

شفاف صحبت کن

مریم 1396/05/11 ساعت 13:08 http://lifesky.persianblog.ir

دله دیگه دست ادم نیست
برای بعضی وقتا لامصب برای کسی تنگ میشه ک باید ازش متنفر بود...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد