من اصولا آدم غصهخوری هستم، روزها رو تا شب خودم رو عذاب میدم و تازهترها شبها رو هم تا صبح اضافه کردم. استاد می گفت: درد خوبه اما درد کشیدن خوب نیست، می خوام به حرف استاد گوش کنم و فردا اسماعیلم رو قربانی کنم و شاید تموم برنامه آینده کاریم رو به باد بدم و مسیر زندگیم رو عوض کنم.
خدایا من ازت ممنونم بخاطر تموم لحظاتی که هستی و تمام شهامتی که بهم دادی برای تصمیمی که میگیرم. فردا پیشکشی برات خواهم آورد و قربانی شدن و نشدن این پیشکش رو به دستان توانمند تو میسپارم که تو همان بهترین و مهربانترین تصمیم گیرنده برای من بودی. مثل همیشه تنهام نگذار.
+ نوشتم که یادم بمونه...
الله خیر السین
چی شد
خیر باشه ایشالا:)
حتما همیشه خیره...
ینی خدا بخیر بگذرونه
میگذرونه
اصن تا این ساعت هنوز هیچ اتفاقی نیافتاده... جلسه ای که قرار بود برقرار بشه هنوز نشده
نگرانم
اصن امروز هیچ جلسه ای برگزار نشد و حتما خیر بوده که کمی زمان بگذره
خداوند حافظ و پشیتیبانت باشه برادر
انشالاه همه غم هات قربانی شادیهات بشوند:)
دم شما گرم خواهر
خدا حفظت کنه...
موتوشکرم